گفت و شنودی با دانشجویان رشته فرش “بی انگیزه ایم”

گفت و شنودی با دانشجویان رشته فرش “بی انگیزه ایم”

همچنان که در مقدمه اشاره کردیم با توجه به تعدد پرسش ها و مباحث مطرح شده از سوی دانشجویان، ابتدا مطالب و سوالات مطرح شده را از نظرتان می گذرانیم آنگاه پاسخ اجمالی نقش و فرش به پرسش ها را می خوانید:  1- چرا فارغ التحصیلان رشته های فرش نباید از مزایای شاگرد اولی برای حضور بدون کنکور در رشته های فوق لیسانس برخوردار باشند ؟

  • آیا شرکت فارغ التحصیلان کاردانی بدون کنکور در رشته های کارشناسی حق مسلم آنها نیست؟
  • اطلاعاتی که در دانشگاه به ما داده میشود در حد هزینه هایی که به دانشگاه می پردازیم نیست و به بار

علمی، دانشجویان چیزی اضافه نمی کند.

  • آمار دقیقی از دانشجویان رشته فرش دانشگاهها در دست نیست. احتمالاً دانشجو از این دانشگاهها فارغ التحصیل میشوند و به نظر میرسد که رقمی در حدود %۱۰ آنها جذب کار شده باشند ( اگر در کارخانه های فرش ماشینی و یا طراحی کامپیوتری مشغول نباشند ).
  • کتابخانه های دانشگاهها قادر به جوابگویی نیاز دانشجویان نبوده و بسیاری از کتابهای مهم و ( اکثراً گرانقیمت ) در دسترس دانشجویان نیست. بنظر میرسد که توفیق کلاسهای کار و دانش و یا – علمی کاربردی – به دلیل کتابهایی که برای آنها تدوین شده بود موفق تر بوده اند.
  • امکان تحقیق و کار میدانی برای دانشجویان وجود ندارد تحقیقات میدانی باید در برنامه دانشگاهها قرار گیرد و از این طریق دانشجویان با نقوش مختلف فرش آشنا شوند. باید بین دانشگاه و بازار همکاری بیشتری بوجود آید بازار با فارغ التحصیلان دانشگاهها به سختی ارتباط برقرار می کند که یکی از دلایل آن عدم آشنایی دانشجویان با شرایط واقعی حاکم بر تولید فرش است.
  • نمایشگاههای فرش از جایگاههای گسترده و مهم برای کسب اطلاعات و تجربه برای دانشجویان است. باید با حمایت مرکز ملی فرش در این نمایشگاهها غرفه رایگان در اختیار دانشجویان قرار گیرد و یا حداقل مسئولان دانشگاه کمکها و حمایتهای لازم را برای حضور فعال دانشجویان در نمایشگاههای فرش به خصوص نمایشگاههای منطقه ای اعمال کنند.
  • بسیاری از دروس که در برنامه دانشگاهها گنجانده شده زاید بوده و ربطی به رشته فرش ندارد.
  • هنگامی که به بازار رفتم دانستم که رشته فرش چقدر عظیم و گسترده شده است ، متوجه شدم که هیچ اطلاعی از بافت و مرمت .ندارم به عنوان مثال بافتی که در دانشگاه به ما تدریس می شد بافت ترکی بود بافتی که در بازار بود بافت فارسی نام داشت.
  • یکی از مشکلات اصلی آن است که استادان یا تسلط کافی بر درس ندارند و یا انگیزه کافی برای درس دادن به همین دلیل به دانشجویان نیز انگیزه لازم را برای درس خواندن بدست نمی آورند.
  • برخی از استادانی که انتخاب می شوند در مورد فرش دانش و اطلاعات کافی را ندارند به عنوان نمونه در درس مدیریت فرش مسئله کوچکی را با استادم مطرح کردم با این مضمون که تولید فرش در یکسال را چگونه محاسبه کنم و چگونه باید پارامترهای آن را توضیح دهم. استاد نه فقط راهنمایی نکرد بلکه گفت چیزی بنویس و نمره بسیار خوبی هم گرفتم!
  • جای مفاهیم زیباشناسی فرش ( به مفهوم علمی و امروزی ) در برنامه دانشگاهها خالی است. در حالی که حجم وسیعی از درسهای ما به طراحی سنتی مرتبط بود و بیشتر آنها مینیاتور است.
  • در شیراز با اینکه استادی نظیر سیاحی وجود دارد مهندس الکترونیک را استاد رنگرزی کردهاند و با اینکه تعداد زیادی از فارغ التحصیلان بیکارند هنوز هم برای رشته فرش دانشجو جذب می کنند.
  • من از فرش قم ( و هر فرش مشابه ) اصلاً لذت نمی برم چون احساس میکنم در تولید این فرش از کار کودکان قالیبافان بهره کشی شده و در نهایت نوعی تولید استثماری است.

اگر زمان دیگری بود و اگر مسایل مطرح شده ارتباط مستقیم با سرنوشت گروهی جوان مشتاق نداشت که راه خود را خواسته و ناخواسته در رشته فرش انتخاب کرده اند و شاید اگر طرح مسأله در همین شکل محدود آن این اندازه غم انگیز نبود جای آن داشت که بگوییم دیدید که ما چگونه در دهها صفحه مطلب مقاله و مصاحبه و سخنرانی و به دور از احساسات و یا غرض ورزی و دلسوزانه این مسایل و مشکلات را بارها و بارها در جلسات و رسانهها و مجله نقش و فرش نوشتیم و یا مطرح کردیم، اما نه تنها کسی بها نداد که بسیاری هم برای ما شمشیر بستند و به تخطئه پرداختند! بهر حال پاسخگویی به تمامی مشکلات طرح شده در این مجال ممکن نیست و با نوع طرح برخی از آنها نیز موافق نیستیم و در نهایت سعی کردیم با دسته بندی پرسش ها و مطالب مطرح شده به استناد آنچه که تا کنون در نقش و فرش درج شده، پاسخ های کوتاه و در خوری را در سه بخش دانشگاهها – مسئولان- استادان و مدرسان و عناوین درسی ارائه کنیم:

  1. بدیهی است آنچه دانشجویان به عنوان درخواستهای خویش طرح کرده اند خواه در قالب خواسته های مطلق دانشجویی نظیر استفاده از مزایای شاگرد اولی و خواه در قالب انتظاراتی از دانشگاه نظیر کتابخانه های مجهز – ایجاد امکان سفرهای تحقیقاتی و میدانی و ایجاد امکان شرکت در نمایشگاهها و بیفزاییم حتی سفرهای خارجی برای اطلاع از ثروتهای بالقوه فرش ایران در خارج به صورت بورسیه و یا سفر تحقیقاتی ) کمک به تهیه و چاپ پایان نامهها و تحقیقات دانشجویی از جمله تهیه عکس و سفر) ، حداقل خواستههایی است که این قشر جوان و جوینده باید داشته باشد وگرنه اگر قرار است که از دانشگاههای فرش فقط نامی داشته باشیم به همین روال میتواند ادامه داشته باشد.
  2. در خصوص آنچه در مورد استادان و مدرسان دانشگاههای فرش مطرح گردید ضمن ادای احترام و ارادت به کلیه مدرسان جوان و یا حرفه مندان تجربی، پیشاپیش اعلام میکنیم که بی تردید نقصی چنانچه در شیوه و یا نتیجه تدریس باشد بیش از آنکه مربوط به مدرسان ،باشد بیشتر مربوط به عناوینی است که بدانها خواهیم پرداخت و در مواردی نیز باید افزود چنانچه استادی که به عنوان مثال قرار است شیمی رنگ را تدریس کند با فرش آشنا نباشد، نقصی نیست اما اگر قرار باشد گرافیست و یا حسابدار و یا مدیر صنعتی طراح فرش تربیت کند و یا شیوههای طراحی و بافت تبریز در کرمان و نجف آباد آموزش داده شود این عدم آگاهی نیست و گناهی نابخشودنی است . حداقل آنکه اگر دانشگاههای فرش در مسیر درست گام بر میداشتند، امروز با کمبود استاد علمی – تجربی روبرو ،نبودیم شاید کمبود اساتید متخصص در این رشته به نوعی این کاستیها را توجیه کند اما این مشکل خواه ناخواه باید در آینده جبران شود.
  3. اما در مورد عناوین دروس ) در این شماره مطلبی در همین خصوص شده است ) قصد سخن پردازی بیهوده و تکراری را نداریم مسأله روشن است عناوینی که در برنامههای دانشگاههای فرش در نظر گرفته شده بوسیله کسانی نوشته شده که به فرش نگاهی محدود و سنتی داشته اند و گستره بزرگ فرشبافی ایران را به حساب نیاورده.اند نمیدانستند و یا نمی خواستند بپذیرند که فرش دستباف خود مجموعه ای از فرهنگ ، طراحی ، رنگرزی ، ریسندگی و زیباشناسی و جامعه شناسی را به صورت وسیع دارا می باشد و عدم شناخت آن را نمیتوان با جایگزین کردن اطلاعات کلاسیک سنتی و دروس بی روح مکتب خانه ای و آموزشهای گلخانه ای جبران کرد. فرش دستباف ایران به وسعت تمام فرهنگ ایران در هزاران ده و روستا و شهر و قبیله جاری و برای آموزش و علمی کردن آن نه فقط هزاران نوآموز که به هزاران استاد نیاز است. درسهای بیهوده و غیر کاربردی و تئوریک و نا مربوط به فرش را حذف و دانشهای سنتی را تبدیل به بیان علمی  کنید میدانهای گسترده فرشبافی مناطق را برای بررسی دانشجویان باز نموده و آنها را به خانهها و روستاهای قالیبافان واقعی ببرید تا ببینند که این هنر جذاب و مردمی که هزاران زن در خلوت خانه های وزیر سقف اطاق و گهواره کودک و کنار مزرعه شوهر خود می بافند چگونه بالندگی یافته است. جامعه شناسی و زیبا شناسی این ملی ترین هنر ایران را هم به شاگردان و هم به مدرسان آنها بیاموزید و بگذارید که هزاران نقشه از یاد رفته و فراموش شده مناطق فرشبافی که تاریخ منقوش و تجسمی از فرهنگ غنی این سرزمین است را از زیر غبار سهل انگاریها بیرون بکشند و زنده کردن فرشهای بومی را موضوع پایان نامه های خویش قرار دهند امتحان کنید.

اما در مورد گفته ی آن دانشجوی جوان درباره بهره گیری از کار کودکان و استثمار در فرش ، امیدواریم که این مسأله بتواند موضوع مباحث گسترده تری شده و یکبار برای همیشه این ذهنیت که تولید فرش استثماری است حل شود. همچنان که در متن نیز اشاره شد، بافت فرش کاری جذاب و آرامش بخش و سودآور است به خصوص در بخشهای تولیدات غیر شهری که عمده فرشهای تولیدی درشت باف و یا متوسط است. نشانی استثمار و بهره کشی را در فرش باید در جاها و از کسانی گرفت که فرش دستباف را به تولیداتی صد گره و تابلوها و فرشهای ریز باف تبدیل کرده و با ترویج انواع تقلبات و سودجوئیها ( از جمله بهره کشی و استثمار بافندگان به بهانه تولید فرش ارزان این هنر زیبا را به کالایی بی ارزش تبدیل نمودند حاصل فرش ارزان و بی کیفیت فقر بیشتر و استثمار بیشتر است.

اشاره :

در جمعی کوچک و بی سر و صدا در غرفه پژوهشگران نمایشگاه فرش با تعدادی از دانشجویان و فارغ التحصيلان رشته فرش به گفتگو نشستیم. هدف مجله نقش و فرش گردآوری مطالبی از زبان دانشجویان برای مجله و هدف سوی دیگر گفتگو، طرح کردن بسیاری از خواسته ها و گلایه ها بود که اگر چه نادانسته و ناشنیده نبود، ولی به دلایل بسیار از جمله این که چرا این گفته ها به گوش کسی نمی نشیند ، جای طرح دوباره را داشت.پیش از ورود به متن اصلی گفت و گو چند نکته را باید یادآوری کنیم : در جریان گفتگو از آنجا که برخی مباحث اندکی تند و احساساتی به نظر میرسید برای جلوگیری از هر گونه سوء تفاهم از آوردن نام افراد خودداری می کنیم ( اسامی شرکت کنندگان در دفتر مجله موجود است ) . همچنین با برخی از مسائل به ویژه با نحوه مطرح شدن آنها از جمله آنچه درباره استادان و نحوه تدریس آنان گفته شد موافق نیستیم به همین دلیل به این موارد به صورت گذرا اشاره

شده است.

مجله نقش و فرش نه توان و نه ادعای آنرا دارد که بتواند وضع موجود در دانشگاههای فرش را تغییر دهد، ولی در حد توان خود سعی خواهد کرد که با طرح مسائل مستدل و تحلیلی درباره ضرورت تحول در این دانشکده ها و با دستکم نشان دادن راهکارهایی میان آموخته های دانشجویان این مراکز و تجارب موجود در جامعه آسیب دیده و نیازمند فرش دستباف پلی بزند .در این شماره و احتمالاً شماره آینده مقالاتی در همین خصوص خواهیم آورد. در این گفت و گو ابتدا مجموعه ای از گفته ها و نظرات دانشجویان حاضر در جلسه به صورت فشرده نقل شده و سپس به طرح برخی پاسخهای ارایه شده و از جمله پاسخهایی مبتنی بر دیدگاهها و مواضع مجله نقش و فرش پرداخته ایم. گفتنی است که این جلسه را بنوعی مدیون آقای محبوب رئیس گروه فرش دانشگاه کاشان هستیم که با کمال سعه صدر و نهایت علاقه خود نیز به نوعی در مباحث مشارکت داشت.

پیمایش به بالا