فرش دستباف ایران چگونه فرشی است؟

فرش دستباف ایران چگونه فرشی است؟

در بخش اول این مقاله با تقسیم بندی مبانی ساختاری فرش دستباف به اصول مربوط به تولید،کیفیت هنری و مسائل اجتماعی و اقتصادی اشاره کردیم، از آنجا که هیچ یک از مباحث مربوط به فرش قابل تفکیک از یکدیگر نیست، قبل از وارد شدن به دنباله مقاله      اشاره ای کلی به عناوین مطرح شده در بخش اول خواهیم داشت.

1- در بخش اصول مربوط به تولید، این اصول را در تقسیم بندی زیر تعریف کردیم:

اصل اول-فرش دستباف تولیدی کاربردی است.

اصل دوم-فرش دستباف تولیدی بادوام ( کالای سرمایه ای ) است.

اصل سوم-به لحاظ ساختار تولید فرش دستباف تولیدی ساده و روستایی است.

اصل چهارم- به لحاظ دستاورد تولید فرش دستباف حاصل هماهنگی تفکر و دست انسان است.

اصل پنجم- فرش ایران کالایی هنری و گرانبهاست.یعنی به جز در مواردی که فرش دستباف به دلیل شرایط خاص محلی و یا منطقه ای می تواند به طور نسبی قیمتی ارزان داشته باشد هرگونه ارزانی تحمیلی جز به بهای کاستن از کیفیت و یا کاستن از دستمزد بافنده بدست نخواهد آمد

اینک و در دنباله مطلب به دو بند دیگر یعنی اصول مربوط به کیفیت هنری و مسائل اجتماعی و اقتصادی اشاره خواهیم داشت.

2- اصول مربوط به کیفیت هنری

این اصول به تفکیک در بخش های زیر تعریف  می شود:

  • اصل اول- فرش دستباف هنری سنتی ( کهن) و ریشه دار است.
  • اصل دوم-فرش دستباف هنری وابسته به انسان است
  • اصل سوم-فرش دستباف هنری شبه واقعی و احساسی است
  • اصل چهارم-فرش دستباف هنری گروهی است
  • اصل پنجم-فرش دستباف هنری کاربردی است
  • اصل ششم-فرش دستباف هنر اقوام و در نهایت ملی است
  • اصل هفتم-فرش دستباف هنری مردمی ( غیر طبقاتی) است.

اصل اول- فرش دستباف هنری سنتی ( کهن) است.

در واقع بسیاری از تعاریفی را که در این مقاله به عنوان اصل قرار داده ایم به دلیل برخی تعابیر و تجربیات نادرستی است که در مورد فرش دستباف به کار گرفته شده است. مثلاً این که می توان به آسانی در فرش نوآوری کرد و یا ابزار و تکنولوژیهای مدرن را در آن به کار گرفت وگرنه تاریخی و یا سنتی بودن فرش دستباف امری روشن و مسلم است و همگان به آن افتخار می کنیم.

اما اینکه چرا نمی توان به آسانی فرش دستباف را  ( به خصوص در مورد طراحی فرش ) به دلخواه دستخوش نوآوری کرد و در آن کامپیوتر و غیره را به کار گرفت و یا نقوش و تصاویر غیر بومی و سنتی و یا ذوق و سلیقه را که امری نسبی و دایماً متغیر است ،به آن تحمیل کرد مسایلی قابل بحث می باشد.

اگر چه در مورد استفاده از ابزار و روشهای یاد شده بارها گفته ایم و در قسمت دیگری از این مطلب نیز اشاره دیگری خواهیم داشت، ولی سنتی بودن  ( به مفهوم عام قدیمی و ریشه دار بودن) فرش، لزوماً حریم و محدودیت هایی بر این کالا ایجاد می کند که به آسانی و یا حداقل بدون داشتن مجوزهایی که حداقل آنها آگاهی و تجربه است نمی توان در آنها وارد شد.

فرش دستباف ایران فرشی با سابقه است که به رشته های متعدد و قدرتمندی نظیر هویتهای قومی و منطقه ای ( که خود در طول تاریخ متغیر بوده اند ) و بعضاً شرایط جغرافیایی و اجتماعی و زیست محیطی و غیره وصل است و اشکال و رنگها و حتی بعضاً ابعاد و نوع بافت هر فرش بصورت بسیار مشخصی معرف و بیان گر خصوصیات مناطق بافت و حتی نوع زندگی ساکنان آنها می باشد( که البته بسیار آسیب پذیرفته است).

یک بررسی اجمالی در مورد فرش امروز ایران نشان می دهد که در بسیاری مناطق به انبوهی از تولیدات بی شکل و تکراری و همه مکانی بدل شده اند که نمی توان تعلق مطلق آنها را به یک منطقه شناسایی کرد و این به معنای ویرانی و تخلیه بسیاری از روستاها و مراکز بافت نیز می باشد.

با تاکید بر آنکه نقوش و رنگهای فرش دستباف عناصری نیستند که به توان به آسانی در آنها دخل و تصرف کرد، باید یادآوری شود که در صورت شناخت واقعی خریداران فرش ( نه هر نوع بازاری ) و شناخت توانایی بالقوه دامنه و تنوع نقوش و رنگها و اندازه های فرش ( که اصولاً همواره در حال تغییر بوده است) به آسانی می توان جوابگوی خواست دوستداران فرش دستباف ایران بود.

باید توجه کنیم که عامل اصلی در طرحهای فرش ایران در واقع آن احساس غریزی و عاطفی انسانی است که بدون توجه به قوانین و مفاهیم مکتبی و فلسفی سورئالیسم بر فرش آنچنان فضایی از نقش و رنگ می آفریند که کمتر ارتباطی با تابلوها و آثار این شیوه ی خاص هنری دارد.

اصل دوم- فرش دستباف هنری وابسته به انسان است.

شاید این معنا تا قرن اخیر درباره بسیاری از هنرها و صنایعی که به نحوی انسان در آنها دخالت داشت و دستخوش پیشرفتهای تکنولوژی و مکانیکی نشده    می توانست مصداق داشته باشد ولی همانطور که     می دانیم پیشرفتهای تکنولوژی بخصوص کامپیوتر در قرن اخیر تاثیر عظیمی بر بسیاری از مسائل و از جمله هنر گذارد تا آنجا که ما شاهد حضور رایانه ها در   نقاشی – مجسمه سازی سینما و به نوعی در تئاتر و بعضاً هنرهای سنتی نظیر خط و طراحی هستیم که حضور کامپیوتر در آنها احساس می شود شک نیست که نفی و مقابله با چنین سیستم هایی به خصوص با توجه به جاذبه های آنها امری غیر ممکن و بعضاً غیر عقلایی است.اما باید توجه کنیم که اولاً حضور این نوع آثار و یا هنرها در سرزمینهایی که هم در گذشته و هم به نوعی در حال و آینده دارای امکانات گسترده و فراوان هنری و فرهنگی بوده اند، چندان تاثیر گذار نیست چه بسا با سنخیتی  که با هویت و زندگی آنها دارد، چندان آسیب ساز نخواهد بود.اما در کشورهایی نظیر ایران با گذشته ای سنتی و دامنه ی محدود در هنرهای انسانی به دلیل آمیختگی برخی آثار و تولیدات فرهنگی با هویت و فرهنگ ملی که فرش دستباف   می تواند مصداق مشخصی از این مسأله باشد ،    آسیب پذیری این هنرها امری قطعی است  به همین دلیل ، جلب حمایتهای دولتی وبه وجودآمدن عزم  و اراده ملی برای شناخت و حفظ گستره  ی هنرهای سنتی ازجمله فرش دستباف امری ضروری وحساس است .

با اشاره به نکات فوق شاید روشن شده باشد که هنری نظیر فرش دستباف مجموعا ارزش خویش را مدیون حضور انسانهائی است که واسطه انتقال میراث گذشتگان به دنیای امروز هستند .این هنر می توانست تدریجا با حذف حضور انسان در مراحل مختلف تولید از هویت خویش عاری شده وبه هنری محدود و تزیینی بدل شود همچنان که پارچه های سنتی و سفال و سرامیک و حتی خط با ظهور تکنولوژی عقب نشسته اند.

در اینجا باید اذعان کنیم که اگر هنوز اثری و ارزشی به عنوان فرش دستباف ایرانی با وجود حریف عوام پسندی نظیر فرش ماشینی و انواع موکتها در جهان وجود دارد ،مدیون آن شهرت استثنائی و خیره کننده ای است که در گذشته  داشته است. شهرتی که به مدد اندیشه  و تلاش انسانهای هنرمند وخلاقی نظیر طراحان – رنگرزان – بافندگان – برای آن حاصل شده است .

اصل سوم-فرش دستباف هنری شبه واقعی و احساسی است.

به تعبیری نقوش فرش ایران نوعی نقش آفرینی سوررئالیستی  ( تخیلی و غیرواقعی ) است.اگر به لحاظ انتزاعی  بودن و تا حدودی دو بعدی بودن موتیفها و عناصر طراحی تعریف  سورئال را  در مورد فرش بپذیریم باید قبول کنیم که تفاوتی بسیار عمده با سورئال  به مفهوم  تخیلی به طور مطلق ( هنری نیازمند تفسیر است )  دارد و آن اینکه موتیفهای نقوش فرش ایران بیش از آنکه تخیلی باشد، نوعی شبیه سازی از واقعیت است یعنی آنکه گل و یا برگ و یا حیوان در فرش ایران کمتر تخیلی بوده و بیشتر نوعی برداشت حسی و عاطفی از موضوع مورد نظر بوده و عموماً قابل تشخیص است.

بیشتر باید توجه کنیم که تاثیر گذارترین عامل در طرحهای فرش ایران درواقع ان احساس غریزی و عاطفی انسانی است که بدون توجه به قوانین و مفاهیم مکتبی و فلسفی سوررئالیسم بر فرش آن چنان فضایی از نقش و رنگ  می آفریند که کمتر ارتباطی با این شیوه ی خاص هنری دارد.

اصل چهارم- فرش هنری گروهی است.

فرش دستباف بر خلاف بسیاری از هنرها و صنایع دستی که کاری فردی است ، تولیدی است که عوامل متعددی در خلق آن دخالت دارند . در تشابه با تولید فرش شاید بتوان از معماری و یا هنر سینما در این زمان یاد کرد . این از یک سو به معنای ان است که در تولید فرش اگر چه عواملی نظیر طراح و رنگرز جای ویژه ای دارند ولی تأثیر عوامل فرعی دیگری نظیر بافنده( بافت) چله کش( چله کشی)-پرداخت کار و رفوگر و غیره نیز قابل توجه است و از سوی دیگر به معنای آن است که در تولید یک فرش نمیتوان به صرف داشتن یک طراحی خوب نقش عوامل ساختاری را که نقش خمیرمایه تولید فرش را دارند نادیده گرفت. به همین دلیل است که نقش تهیه کنندگانی نظیر عماد-عمواوغلی و غیره در ایجاد هماهنگی در کاری غیر سازمانی و سنتی و بهره گیری صحیح از عوامل سازنده یک فرش آن چنان است که غالب تولیدات این تهیه کنندگان بزرگ ابعادی هنری یافته است.نتیجه دیگری که این اصل بدست می دهد آن است که فرش یک هنر کلاسیک با قوانین ریاضی نیست و توان قوانین حاکم بر هنرهای فردی به خصوص در شکل قوانین خشک قرون وسطایی و قبل از آن نظریات ارسطو و هنرمندان عصر کلاسیک را بر فرش تعمیم داد.

اصل پنجم-فرش هنری کاربردی است- درباره این تعریف قبلاً بسیار گفته ایم اما تکرار حداقلی از مطلب برای تکمیل این بحث ضروری است.

فرش دستباف کالایی است که بر اثر نیاز طبیعی بشر به وجود آمده و تدریجاً از اشکال اولیه که کاربرد برگها و الیاف حیوانات وحشی و اهلی بوده است به تولیدی بادوام قابل مبادله و فروش بدل گردیده است.ارزش مبادلاتی این کالا در گذر زمان ارزشهای بصری و زیباشناختی دایماً متغیری بدان افزوده تا این کالای مورد نیاز همه زمانی و همه مکانی و مورد درخواست عموم را به کالایی جادویی و بعضاً با ارزش هنری تبدیل نماید.ارزش کاربردی فرش نه تنها آن را به یک کالای مصرفی ساده تبدیل کرده است بلکه باعث آن گردیده که با قابلیت جوابگویی به نیاز مردمان هر دوره و با فرهنگهای متفاوت به نوعی جاودانگی دست بیاید جاودانگی که علیرغم تهاجم بیرحمانه تکنولوژی خارجی و بی مهری و آسیب رسانی دست اندرکاران همچنان بر ارزشهای خویش پای می فشارد.

اصل ششم- فرش دستباف هنر اقوام و در نهایت ملی است

یکی از مهمترین اصول مربوط به فرش دستباف آن است که علیرغم آنکه ما فرش خود را فرش ایران    می شناسیم به عنوان فرش ایران   به آن افتخار می کنیم، هویت این فرش زمانی معنا می یابد که به منطقه شناخته شده ای ( دارای سبک و هویت یافت) تعلق داشته باشد.یعنی آنکه فرش دستباف به اعتبار آنکه فرش کرمان یا بیجار و یا افشار و یا قشقایی است می تواند فرش ایرانی باشد. بدیهی است که این هویت منطقه ای یا قومی در درجه اول به نقش و رنگ و در مرحله بعدی به خصوصیات بافت معطوف می شود. به همین دلیل است که زیباترین و متنوع ترین تابلوها و تصاویر و نقوش با گرانبهاترین الیاف و زیباترین رنگها اگر نتوانند شناسنامه هویتی خود را نشان دهند  نمی توانند بعنوان فرش ایران در دنیا معرفی شوند، زیرا که این نقوش و رنگها در همه جای دنیا می توانند بافته شوند. از این روست که تابلوهایی بر فرش بافته شده و یا کاسه و کوزه و حجمهای بی معنی و یا نقوشی که بوسیله عده ای ابداع و ابتکار تلقی می شوند ممکن است اثر و حاصل دست یک ایرانی باشد، ولی قطعاً آنرا نمی توان فرش دستباف ایرانی تلقی کرد و دیگر آنکه نامهایی نظیر ساروق و ملایر و جوشقان و راور و هویتی که به بیش از بیست هزار نقطه قالی بافی تعلق دارد سوای اعتباری که برای فرش ایران تامین می کند علیرغم ادعاهای بیهوده جز در غالب اندک ( آنهم از طریق نقشه های چاپی تثبیت شده) قابل تقلید نبوده و همچنان شهرت پایدار خود را به مدد نمونه های باقیمانده در جهان حفظ کرده اند.

این دلیل روشن بر آن است که کشورهایی مقلد ایران نظیر پاکستان و هند و چین که این را به خوبی می دانند اصرار بر تشکیل اتحادیه ای نظیر اوپک و غیره دارند که نامهای پرافتخار مناطق قالیبافی ایران از بازارهای جهانی حذف شود.

اصل هفتم- با تاکید بر اینکه در اینجا هدف ما از طبقاتی نوعی تقسیم بندی ایدئولوژیک نیست، اشاره می کنیم که فرش دستباف هنری کاربردی و مورد توجه کلیه گروههای اجتماعی اعم از ثروتمندان –مردم عادی –روشنفکران-مدرنیستها و نوجویان و سنت گرایان و حتی دوستداران هنرها و صنایع ملی و غیره می باشد.

این کیفیت دقیقاً جوابگوی کسانی است که ادعا می کنند فرش ایران نمی تواند به نیازهای بازارهای امروز پاسخ دهد فرش ایران که در ابعاد بزرگ پارچه کلاسیک و یا ابعاد کوچک پارچه تزئینی و کاربردی – با تنوع گونه گونی رنگها و نقوش می تواند پاسخگوی هر نیازی و در هر دوره ای و هر گروهی  باشد. همچنان که طی صدها  سال بوده است.

شماره هفتم تیرماه 1385- مجله نقش و فرش

اصول مربوط به تولید:

  • اصل اول-فرش دستباف تولیدی کاربردی است.
  • اصل دوم-فرش دستباف تولیدی بادوام ( کالای سرمایه ای ) است.
  • اصل سوم-به لحاظ ساختار تولید فرش دستباف تولیدی ساده و روستایی است.
  • اصل چهارم- به لحاظ دستاورد تولید فرش دستباف حاصل هماهنگی تفکر و دست انسان است.
  • اصل پنجم- فرش ایران کالایی هنری و گرانبهاست.

اصول مربوط به کیفیت هنری:

  • اصل اول- فرش دستباف هنری سنتی ( کهن) و ریشه دار است.
  • اصل دوم-فرش دستباف هنری وابسته به انسان است
  • اصل سوم-فرش دستباف هنری شبه واقعی و احساسی است
  • اصل چهارم-فرش دستباف هنری گروهی است
  • اصل پنجم-فرش دستباف هنری کاربردی است
  • اصل ششم-فرش دستباف هنر اقوام و در نهایت ملی است
  • اصل هفتم-فرش دستباف هنری مردمی ( غیر طبقاتی) است.

پیمایش به بالا