به نظر میرسد که با واگذاری مسئولیت فرش دستباف به وزارت بازرگانی مساله تعیین متولی که مدتها مورد بحث بود به سرانجام رسید ما هنوز نمی دانیم آنان که مساله متولی فرش را مطرح کردند و آنان که تعیین متولی را راه حلی برای مشکلات فرش دستباف می دانستند و آنان که طی ماههای اخیر به رقابتی پنهان و آشکار برای تصدی این مسئولیت پرداختند چه اهدافی را داشتند و برنامه آنان برای آینده چیست؟ ولی بهر حال علی الظاهر این امر در حوزه مسئولیت وزارت بازرگانی قرار گرفته است و بسیاری از کسانی که به فرش به عنوان ارزشی ملی نگریسته و بر سرنوشت حرفه ای که با زندگی حداقل ۱۵ درصد از هم میهنان ما در ارتباط است نگرانند این مرحله را گامی جدی تلقی کرده و امیدوارند که نتایج سودمندی را برای جامعه فرش دستباف به همراه داشته باشد
اما شک نیست که این تمامی مساله نیست اینکه وزارت بازرگانی که ماهيتا وزارت خانه ای است که متولی امور بازرگانی و تجاری کشور است قاعدتا مسئولیت مضاعفی را بردوش مسئولان این وزارت خانه مینهد که باید بتوانند به دغدغه ای که طی دهه های اخیر در اثر نگاه تجاری مطلق براین کالا گذشته است جواب دهند امروزه حتی افراد و نهادهایی که با هدف مطلقا تجاری و مادی وارد مساله فرش شدند نمیتوانند شرمنده رفتار سودجویانه و مخربی که با این میراث با ارزش هنری و فرهنگی و سودمند کشور نموده و آن را تا حد کم ارزش ترین کالاهای مصرفی پائین آوردند نباشند چه رسد به نهادها و یا تشکیلات دست اندرکار فرش که با هدر دادن ارقام نجومی و فرصتهائی از عمر غیر قابل بازگشت کشور فرش را به این سرنوشت دچار کردند
اگر چه قصد این مقاله کمتر بحثی انتقادی و بیشتر برای کمک به جریان جدید راهبری فرش دستباف ایران و حل نسبی انبوه مشکلات تولید کنندگان خرده پا و سایر وابستگان این حرفه میباشد ولی این امر مانع از طرح نکات زیر نخواهد شد
- در شرایطی که تقریبا طی سالهای اخیر نظر عمومی بر آن بود که مساله فرش صرفا مساله ای تجاری نیست و آسیبهای عمده وارده به آن ناشی از نگاههای غیر علمی و فنی و غیر فرهنگی و هنری بوده است چگونه مسئولان به این نتیجه رسیدند که سرنوشت فرش مجددا باید به دست نهادهای بازرگانی و تجاری قرار گیرد
- در دهه های اخیر در کلیه مراکز تولیدی و تجاری فرش جز استثناهایی هیچگاه نظریات مفید و سودمندی در جهت بهبود کیفیت و حفظ آبرو و احترام فرش ایران ابراز نگردیده بود که فقدان تصمیم گیری درباره آنها و یا اختلاف آرا در پیشنهادهای ارائه شده نیازمند متولی باشد و با کمال شرمندگی باید اعتراف کنیم که تا آنجا که طی دهه های اخیر مشاهده میشود کلیه مراکز دولتی و غیر دولتی دست در دست هم با دیدی مطلقا تجاری و سودجویانه در تخریب هنری مفید و بارزش گیریم بعضا ناخواسته با یکدیگر در توافق کامل بودند
به همین دلیل بود که بسیاری از علاقمندان و دلسوزان واقعی فرش با توجه به آنچه در این مدت بر فرش دستباف گذشته ضرورت تشکیل یک شورای علمی فرهنگی را برای حفظ اصول و هویت فرش دستباف پیشنهاد دادند که طبیعتا شکل علمی و کارشناسانه این شورا می توانست بر استفاده از کلیه راهکارهای مفید و پیشرفته اقتصادی و تجاری نیز تعمیم یابد. بهر حال چنین نشد و مشکل بتوان پذیرفت که سازمان جدید متولی فرش چنانچه با نگاهی علمی و کارشناسانه و توجه به واقعیتهای فرش ایران و آسیب شناسی جدی علمی به مسائل فرش نگاه نکند و متوسل به شیوه های سنتی گذشته در مورد فرش بشود بتواند توفیقی در این امر داشته .باشد مگر آن که مسئولان جدید نشان دهند که با نگاهی نو به فرش خواهند نگریست به عنوان خوش آمدی به سازمان نورسیده در این سلسله مباحث سعی خواهیم کرد ضمن بررسی چالشهای پیش روی مسئولیت جدید راه حلهائی در این زمینه اشاره کنیم به امید آن که مورد توجه قرار گیرد اما قبل از وارد شدن به بحث اصلی جالب خواهد بود که به برخی مبانی استدلالی که مراکز و یا سازمانهایی با توجه به وظایف حوزه مسئولیت خویش به توجیه آن می پرداختند جواب دهیم.
- آيا حذف نهادهای دولتی از عرصه تولید فرش چاره ساز خواهد بود؟
خیر زیرا برخی نهادهای دولتی و یا وابسته به دولت نظیر تعاونیها اعم از شهری و روستایی از اصول قانون اساسی کشور بوده و حذف آنها نه عملی و نه ضروری است و ضمنا نمیتوان اعضا تعاونیها را از بافت فرش محروم نمود و یا به فرشبافان اجازه حضور در تعاونیها و یا تشکیل آنرا نداد؛ البته این که دولت مستقیما در تولید فرش و یا صدور آن دخالت نکند با توجه به بوروکراسی بیمار کشور امری پذیرفتنی است ولی بیاد آوریم که شرکت سهامی فرش ایران در سه دهه اولیه فعالیت خویش چگونه با استفاده از حمایت مسئولانه دولت و جذب طراحان و هنرمندان برجسته و مدیران دلسوز و مواد و مصالح مرغوب الگوی درخشانی در تولید فرش بود.
- آیا فرش صنعتی دستی است؟
خیر زیرا با توجه به ابعاد گسترده تولید و ارزشهای بالقوه سودمند تجاری اشتغال زایی و اجتماعی فرش دستباف نمیتوان آن را در حد تولیدات محدود و تزئینی سفال و تذهیب و قلمزنی با ادای احترام به ارزش هنری این تولیدات و هنروران (آنها تلقی کرد فرش هنری پویاست که قابلیت تطابق آن با شرایط پسند هر عصر و دوره آن را از حوزه یک هنر سنتی محدود خارج کرده و به آن ابعاد یک کالای استراتژیک ملی را بخشیده است.
- آیا فرش در حوزه صنعت جای میگیرد؟
خوشبختانه یا متاسفانه جامعه صنعتی کشور خود را بالاتر از آن می بیند که به چنین امور ناچیزی بپردازد تا آنجا که با سنتی و حقیر شمردن این کالا آرزومندانه برای نابودی آن اجازه ایجاد صدها کارخانه فرش ماشینی و میلیونها متر تولید کفپوش را داد و بعضا تکنوکراتهای کشور اگر توفیق آن میداشتند کلیه دارهای قالی کشور را به خصوص از کویرهای خشک جنوب و رویتاهای فقیری که حتی راه برای دریافت حداقل امکانات زندگی ندارد به آتش می سوزاندند و جای آن به دست هر قالیباف یک کامپیوتر برای مونتاژ می دادند.
بهر حال خوشبختانه فرش صنعت نیست زیرا که فرش تولیدی بسیار ساده و کاربردی است که ذهنیت خلاق انسان آن را به هنری بی بدیل نموده است .
- آیا فرش تولیدی هنری است؟
خیر زیرا در تولید فرش مجموعه ای از ارزشهای غیرمادی و مهارتهای تکنیکی و فنی است که عوامل مادی سازنده آن بعضا پا به پای ارزشهای زیباشناسانه و بصری فرش حرکت کرده و هرگونه نقصی در کیفیت آنها باعث آسیب جدی در ارزش نهایی فرش می شود به همین دلیل جامع ترین تعریف برای فرش هنر کاربردی است.
روزنامه اطلاعات – یکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۱ – ۶ شعبان ۱۴۲۳ – ۱۳ اکتبر 2022
مهندس شیرین صوراسرافیل